تقریبا یک ماهه که دارم باهاش بحث میکنم به طور جدی دارم آمادش میکنم و قانعش میکنم به اینکه دل بکنه و بعد از هفت سال دست برداره 

اما براش سخته به قول خودش حرف یک روز و دو روز نیست هفت ساله که هم دیگه رو میخواند توی این هفت سال هیچ کدوم حاضر نشدند به کسی دیگه فکر کنند 

دیروز بعد از کلی بحث شاید نزدیک شش ساعت باهم حرف زدیم حرف من این بود که بگذر دل بکن برید دنبال زندگیتون وقتی قراره هفت سال مادرش راضی نشه اما میگه چه جوری بگذرم وقتی بیست و چندساله بودم الان سی رو رد کردم.

کجای دین اومده همشهری بودن پولدار بودن فلان مقدار جهزیه داشتن شرط و ملاک برای ازدواج وقتی دونفر اعتقادی کامل به هم میخورند  به این شدت هم دیگه رو میخواند وقتی خودشون حاضرند با همه شرایط کنار بیان دلیل مخالفت خانواده ها رو نمیفهمم 

یه خانمی چند وقت پیش با یک حس غروری از موفقیت و پیروزی اومد که پسرم شش سال یه دختری رو میخواست کلی باهم حرف زده بودن من مخالف بودم قسم خورده بودم نذارم کلی هدیه برده بودن پسرم کوتاه نمیومد میگفت الا این بعد شش سال موفق شدم نذارم با این دختره ازدواج کنه خودم یکی براش پیدا کردم

گفتم دختره ایرادی داشت گفت نه گفتم خب مشکل چی بود گفت خب من مادرش بودم نمیخواستم 

نمیدونم چه جوری این مادر میخواد پاسخ گوی شش سال چشم انتظاری و عمر از دست رفته این دختر بشه به نظرش این دختر میتونه برگرده به زندگی عادی چقدر طول میکشه تا روح زخم خوردش دوباره درمان بشه 

پ ن این مدت از بس شدم سنگ صبور همچین ماجرایی شاید بالای چهار پنجتا از دوستام با همچین مشکلی رو به رو شدن احساس میکنم خودم درگیرش هستم یکی باید بیاد من براش دردل کنم 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

لباس شیک زنانه و مردانه| خرید پیراهن، تیشرت| شلوار و دامن وبلاگ خبري بهارنيوز اطلس آب دیوارپوش Mike imdbbio ترجمه اختصاصي انيمه و مانگا فروشگاه تک